گزارش تاکید می کند این کشور اقدام به آزمایس مواد منفجره بسیار قوی کرده و این نشانه این است که ایران برای تولید اسلحه اتمی گام برداشته است.آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکید کرده است گزارش خود را بر اساس اطلاعاتی که از " منابع مطمان " در ایران کسب کرده تهیه کرده است.
این گزارش تاکید می کند جمهوری اسلامی ایران به سایت فردو در نزدیکی قم مواد اتمی منتقل کرده است تا در فرآیند غنی سازی از آن استفاده کند.
آژانس از تلاش ایران برای تولید سلاح اتمی به شدت اظهارنگرانی کرده است.
گزارشی که آقای آمانو در اختیا 35 عضو شورای حکام قرار داده است محرمانه است اما لحظاتی پس از ارائه به اعضا در خبرگزاری های مختلف منتشر شد.
متن كامل گزارش يوكيا آمانو ـ مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي - هشتم نوامبر 2011 میلادی
"اجراي موافقتنامه پادمان NPT و مفاد مربوطه قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران
A. مقدمه
1 ـ اين گزارش مديركل به شوراي حكام و همزمان به شوراي امنيت درباره اجراي موافقتنامه پادمانNPT و مفاد مربوطه قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران (ايران) است.
2 ـ شوراي امنيت تاييد كرده است كه اقدامات مورد درخواست شوراي حكام در قطعنامههايش درباره ايران الزامآور است. مفاد مربوطه قطعنامههاي ياد شده شوراي امنيت كه بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شدهاند، مطابق شرايط آن قطعنامهها الزام آورند.
3 ـ آژانس براساس موافقتنامه ارتباطي خود با سازمان ملل متحد ملزم به همکاري با شوراي امنيت در اجراي مسووليت شورا براي حفظ و برقراري صلح و امنيت بينالمللي است. كليه اعضاي سازمان ملل با پذيرش و اجراي تصميمهاي شوراي امنيت، و در اين راستا انجام اقداماتي هماهنگ با تعهداتشان تحت منشور سازمان ملل موافقت كردهاند.
4ـ دکتر فريدون عباسي ـ معاون رييسجمهور و رييس سازمان انرژي اتمي ايران ـ در نامهاي مورخ 26 مه سال 2011 به مديرکل آژانس اطلاع داد که پس از اينكه آژانس در اعلاميهاي اعلام كرد كه برنامه کاري مورد نظر آژانس (INFCIRC/711) به صورت کامل اجرا شده و آژانس از اين پس پادمانها را طبق روال معمول به اجرا ميگذارد، ايران آماده است سوالات آژانس را درباره فعاليتهاي هستهيي ايران دريافت دارد. مديرکل در پاسخ اين نامه مورخ 3 ژوئن 2011 به دکتر عباسي اطلاع داد که با توجه به نگرانيهايي که در مورد ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران وجود دارد، آژانس نه در موقعيتي قرار دارد که چنين اعلاميهاي را منتشر کند و نه پادمانها را طبق روال معمول در ايران اجرا کند. در 19 سپتامبر سال 2011، مديرکل در وين با دکتر عباسي ملاقات كرد و درباره مسايل مربوط به اجراي توافقنامههاي پادماني و ديگر وظايف مربوطه گفتوگو كرد. آژانس در نامهاي مورخ 30 سپتامبر 2011 بار ديگر ايران را به همکاري با آژانس در زمينه مسايل مهم مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران و اقدامات لازم ايران براي حل و فصل اين مسايل دعوت كرد. دکتر عباسي در نامهاي به مورخ 30 اکتبر 2011 به مذاکرات پيشينش با مديرکل اشاره کرد و اراده ايران براي "از بين بردن ابهامهاي احتمالي" را ابراز كرد و پيشنهاد کرد كه معاون مديرکل آژانس در امور پادماني براي بحث و تبادل نظر به ايران سفر كند. مديرکل در پاسخ به او در نامهاي مورخ 2 نوامبر 2011 آمادگي خود را براي فرستادن معاون مديرکل آژانس در امور پادماني به منظور "گفتوگو درباره مسايل مشخص شده" در گزارش آيندهاش به شوراي حکام اعلام کرد.
5ـ اين گزارش به تحولاتي كه از زمان آخرين گزارش (Gov/54/2011،2 سپتامبر 2011) به بعد رخ داده است و نيز مسايل باقيمانده ميپردازد و در راستاي سخنراني آغازين مديرکل آژانس در نشست شوراي حکام در 12 سپتامبر 2011 حاوي ضميمهاي است که به جزييات نگرانيهاي آژانس درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران ميپردازد. اين گزارش به آن حوزههايي ميپردازد كه ايران به تعهدات الزامآورش به طور كامل عمل نكرده است، زيرا اجراي كامل اين تعهدات براي ايجاد اطمينان بينالمللي نسبت به ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهيي ايران لازم است.
B. تاسيسات اعلام شده تحت موافقتنامه پادمان ايران
6 ـ ايران تحت موافقتنامه پادماني خود 15 تاسيسات هستهيي و 9 مكان خارج از تاسيسات (LOFs) را كه مواد هستهيي به طور معمول در آنجا استفاده ميشود به آژانس اعلام كرده است. با وجود اينكه بعضي از اين فعاليتها كه از سوي ايران در برخي از تاسيسات انجام ميشود همانطور كه در ذيل نشان داده ميشود بر خلاف قطعنامههاي شوراي حكام و شوراي امنيت است، آژانس به اعمال اين پادمانها در اين تاسيسات و LOFs ادامه ميدهد.
C. فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي
7 ـ ايران برخلاف قطعنامههاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، فعاليتهاي مربوط به غنيسازي خود را در تاسيسات اعلام شده زير كه تحت پادمان آژانس است، به حالت تعليق در نياورده است.
C.1. نطنز: كارخانه غنيسازي سوخت نطنز و كارخانه پيلوت غنيسازي سوخت
8 ـ كارخانه غنيسازي سوخت (FEP): دو سالن آبشار درFEP وجود دارد: سالن توليد A و سالن توليد B. مطابق با اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد براي سالن توليد A، با 18 آبشار طراحي شده براي هر واحد اختصاص داده شده است. هيچگونه اطلاعات طراحي تشريحي براي سالن توليد B ارايه نشده است.
9 ـ در 2 نوامبر 2011، 54 آبشار در سه واحد از هشت واحد در سالن توليد A نصب شده بود كه ايران اعلام كرده است 37 فقره از آنها با UF6 خوراكدهي ميشوند. در حالي كه در ابتدا هر آبشار نصب شده شامل 164 سانتريفيوژ بود، ايران متعاقبا 15 واحد از آبشارها را كه هريك شامل 174 سانتريفيوژ است، تغيير داده است. تا آن تاريخ همه سانتريفيوژهاي نصب شده ماشينهاي IR-1 هستند. تا تاريخ 2 نوامبر 2011 كار نصب در 5 واحد باقيمانده در جريان بود، اما هيچ سانتريفيوژي نصب نشده بود و هيچ كار نصبي در سالن توليد B جريان نداشت.
10ـ آژان بين 15 اكتبر و 8 نوامبر سال 2011 يك راستيآزمايي موجودي فيزيكي (PIV) را در FEP انجام داد كه در حال حاضر در حال بررسي نتايج آن است.
11ـ ايران تخمين زده است كه بين 18 اكتبر 2010 و 2 نوامبر 2011، 1787 كيلوگرم ديگر UF6 با غناي پايين توليد كرده است كه نتيجه ميگيريم از آغاز توليد در فوريه 2007 مجموع توليد UF6 با غناي پايين به 4922 كيلوگرم ميرسد. مواد هستهيي در FEP (شامل خوراك، توليد و دورريز) و نيز همه آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي خوراك و باز پسگيري تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند. پيامدهاي پادماني شكسته شدن اين مهر و موم در ناحيه خوراك و دورريز پس از تكميل PIV توسط آژانس ارزيابي خواهد شد.
12ـ آژانس بر اساس نتايج تحليل نمونههاي محيطي در FEP از فوريه سال 2007 و ديگر فعاليتهاي راستيآزمايي نتيجه گرفته است كه اين تاسيسات طبق آنچه ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي (DIQ) اعلام كرد، كار كرده است.
13ـ كارخانه پيلوت غنيسازي سوخت (PFEP :(PFEP يك تاسيسات تحقيق و توسعه و يك تاسيسات آزمايشگاهي توليد اورانيوم با غناي پايين (LEU) است كه اولينبار در اكتبر 2003 عملياتي شد. اين کارخانه يك سالن آبشار دارد كه ميتواند 6 آبشار را در خود جاي دهد و به دو بخش يعني يك محوطه طراحي شده براي توليد اورانيوم با غناي پايين U-235 تا 20 درصد و يك محوطه تحقيق و توسعه تقسيم شده است.
14ـ ايران با هدف اعلام شده توليد UF6 با غناي تا 20 درصد U-235 براي استفاده در ساخت سوخت براي رآكتور تحقيقاتي تهران (TRR) ابتدا در 9 فوريه 2009 در محوطه توليد شروع به تزريق UF6 با غناي پايين به آبشار 1 كرد. ايران از 13 ژوئيه سال 2010، UF6 با غناي پايين را به دو آبشار متصل (آبشار 1 و 6) كه هر يك شامل 164 سانتريفيوژ است، تزريق كرده است.
15ـ آژانس در 13 تا 29 سپتامبر 2011 يک PIV را در PFEP انجام داد و تاييد كرد که در تاريخ 13 سپتامبر 2011، 8/720 کيلوگرم UF6 با غناي پايين به آبشار(هاي) محوطه توليد خورانده شده و از آغاز اين پروسه در 9 فوريه 2010 جمعا 7/73 کيلوگرم UF6 كه تا 20 درصد U-235 غنيسازي شده، توليد شده است. آژانس همچنان به ارزيابي نتايج PIV تاسيسات ادامه ميدهد. ايران تخمين زده که بين 14 سپتامبر 2011 تا 28 اکتبر 2011، مجموع 7/44 کيلوگرم UF6 غنيشده در PFEP وارد دو آبشار متصل شده و تقريبا 6 کيلوگرم UF6 غنيشده تا 20 درصد U-235 توليد شده است.
16ـ نتايج اوليه PIV نشاندهنده پيشرفت در سيستم وزن کردن اپراتور است. زماني که ارزيابي نتايج PIV به پايان رسيد، آژانس ميتواند تعيين كند كه آيا روشهاي اپراتور براي نمونهگيري بهتر باعث تعيين دقيقتر سطح غنيسازي U-235 شده است يا خير.
17ـ ايران در تاريخ 22 اکتبر 2011 164 سانتريفيوژ IR-2m را در آبشار شماره 5 محوطه تحقيق و توسعه نصب کرده بود كه همه اين سانتريفيوژها تحت خلاء بودند؛ 66 سانتريفيوژ IR-4 نيز در آبشار شماره 4 نصب کرده بود که UF6 به هيچ كدام تزريق نشده است. در آبشار 2 و 3 نيز ايران UF6 طبيعي را به آبشارهاي تکماشيني، 10 ماشيني و 20 ماشيني سانتريفيوژهاي IR-1، IR-2m و IR-4 تزريق کرده است.
18ـ بين 21 اوت 2011 تا 28 اکتبر 2011 در کل حدود 8/59 کيلوگرم UF6 طبيعي به سانتريفيوژهاي محوطه تحقيق و توسعه تزريق شد؛ اما هيچ LEU به عنوان محصول استخراج نشد و دورريزها در انتهاي روند دوباره ترکيب ميشوند.
19ـ آژانس با توجه به نتايج تحليل نمونههاي محيطي گرفته شده از PFEP و ساير فعاليتهاي راستيآزمايي به اين نتيجه رسيده است که فعاليتهاي اين تأسيسات مطابق با گفتههاي ايران در DIQ بوده است.
C.2. كارخانه غنيسازي سوخت فردو
20ـ ايران در سپتامبر 2009 به آژانس اطلاع داد كه در حال ساخت كارخانه غنيسازي سوخت فردو (FFEP) است که در نزديكي شهر قم واقع است. ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي مورخ 10 اكتبر 2009 اعلام كرد كه هدف اين تاسيسات توليد UF6 تا غناي 5 درصد اورانيوم 235 است و اينكه اين تاسيسات با گنجايش 16 آبشار، با تقريبا 3 هزار سانتريفيوژ ساخته ميشود.
21ـ ايران در سپتامبر 2010 يك پرسشنامه اطلاعات طراحي بهروز شده را به آژانس ارائه كرد كه در آن اعلام شده بود كارخانه غنيسازي سوخت فردو، علاوه بر هدف توليد UF6 با غناي 5 درصد تحقيق و توسعه را نيز مد نظر دارد.
22ـ همانطور که قبلا اشاره شد، ايران در ژوئن 2011 نسخه اصلاح شده ديگري از پرسشنامه اطلاعات طراحي را در اختيار آژانس قرار داد که در آن هدف از تاسيسات غنيسازي سوخت فردو را توليد اورانيوم هگزا فلوريدي (UF6) با بيش از 20 درصد U-235 و نيز تحقيق و توسعه اعلام كرد. ايران به آژانس اطلاع داد که اين محصول در ابتدا با دو مجموعه از دو آبشار متصل به هم صورت ميگيرد و هر يك از اين آبشارها از 174 سانتريفيوژ تشكيل ميشود. طبق اين گزارش ايران تصميم گرفت كه "ظرفيت (توليد) خود را سه برابر کند"، و پس از آن "توليد سوخت 20 درصدي" در نطنز را متوقف ميكند.
23ـ همانطور که در نامه مورخ 11 اکتبر 2011 به آژانس پيشبيني شده بود، ايران در 17 اکتبر 2011 يک سيلندر بزرگ حاوي LEU به شکل UF6 و يک سيلندر کوچک حاوي اورانيوم ضعيف شده (DU) به شکل UF6 را از تاسيسات غنيسازي نطنز به تاسيسات غنيسازي فردو منتقل كرد. به گفته ايران، LEU براي تغذيه و DU براي اثرناپذيري خط استفاده ميشود. در 24 اکتبر 2011، آژانس پلمب سيلندر حاوي DU را باز کرد و سيلندر در ايستگاه تغذيه ثابت شد. به درخواست ايران، آژانس پلمب سيلندر حاوي LEU را در تاريخ 8 نوامبر 2011 باز خواهد کرد و اين سيلندر هم در ايستگاه تغذيه ثابت ميشود.
24ـ آژانس در بازرسي مورخ 23 و 24 اکتبر 2011 تاييد کرد که ايران همه 174 سانتريفيوژ را در هر دو آبشار نصب کرده است و هيچيك از آبشارها به خطوط خنککننده و برق وصل نشده است و 64 سانتريفيوژ هم در آبشار سوم نصب شده است. تا به امروز همه سانتريفيوژهاي نصب شده ماشينهاي IR-1 هستند. ايران به آژانس اطلاع داد که تامينکننده اصلي برق به تاسيسات متصل شده است. هيچ سانتريفيوژي در محوطه طراحي شده براي تحقيق و توسعه نصب نشده است.
25ـ آژانس همچنان به راستيآزمايي درباره كارخانه غنيسازي سوخت فردو ادامه ميدهد تا روشن شود که بر اساس آخرين DIQ ارائه شده توسط ايران ساخته ميشود. از زمان آخرين گزارش، اگرچه ايران توضيحاتي را در مورد زمانبندي اوليه و شرايط مربوط به تصميماش درباره ساخت كارخانه غنيسازي سوخت فردو در يک تاسيسات دفاعي موجود ارائه كرده است، همچنان به اطلاعات بيشتري از ايران در رابطه با اين تاسيسات نياز است.
26ـ نتايج تحليل نمونههاي محيطي اخذ شده در كارخانه غنيسازي سوخت فردو تا مقطع زماني 27 آوريل 2011 نشانهاي از وجود اورانيوم غنيشده در بر ندارد.
C.3. ديگر فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي
27ـ آژانس هنوز منتظر پاسخ محتوايي از سوي ايران به درخواستهاي آژانس براي ارايه اطلاعات بيشتر در رابطه با اظهارات ايران درباره ساخت 10 تاسيسات جديد غنيسازي كه به گفته ايران تصميمگيري درباره 5 سايت آن انجام شده است و ساخت يكي از آنها که بايد تا پايان سال گذشته ايراني (20 مارس 2011) يا آغاز سال جاري ايراني شروع شده باشد، است. دکتر عباسي در اوت 2011 گفت که ايران تا دو سال آينده نيازي به ساخت تاسيسات جديد غنيسازي نخواهد داشت. ايران هنوز اطلاعات بيشتري را که آژانس در نامه مورخ 18 اوت 2010، در ارتباط با اظهارات ايران در 7 فوريه 2010 درباره دستيابي به فنآوري غنيسازي ليزري درخواست كرده بود، ارايه نكرده است. در نتيجه فقدان همكاري ايران درباره آن مسايل آژانس قادر نيست، اين موضوعها را راستيآزمايي و به طور كامل گزارش كند.
D. فعاليتهاي بازفرآوري
28ـ پيرو قطعنامههاي مربوطه شوراي امنيت و شوراي حكام، ايران موظف به تعليق فعاليتهاي بازفرآوري از جمله تحقيق و توسعه است. ايران در تاريخ 15 فوريه 2008 در نامهاي به آژانس اعلام كرد كه "هيچ فعاليت بازفرآوري ندارد". در اين زمينه آژانس همچنان به نظارت بر استفاده از سلولهاي داغ در رآكتور تحقيقاتي تهران و تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاي موليبدنوم، يد و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس در 15 اكتبر 2011 در رآكتور تحقيقاتي تهران و در 16 اكتبر 2001 در تاسيسات توليد راديوايزوتوپ زنون (MIX)، اقدام به راستيآزمايي اطلاعات طراحي و بازرسي كرد. آژانس تنها در مورد رآكتور تحقيقاتي تهران و تاسيسات توليد ايزوتوپ زنون و ساير تاسيساتي كه آژانس به آنها دسترسي داشته است، ميتواند تاييد کند كه هيچگونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري در حال انجام در ايران وجود ندارد.
E. پروژههاي مرتبط با آب سنگين
29ـ ايران برخلاف قطعنامههاي شوراي حکام و شوراي امنيت کار روي تمام پروژههاي مرتبط با آب سنگين، از جمله ساخت رآکتور تحقيقاتي تغيير يافته آب سنگين، رآكتور هستهيي تحقيقاتي ايران (رآكتور IR-40) که تحت نظارت پادمان آژانس قرار دارد را تعليق نكرده است.
30ـ آژانس در 17 اكتبر 2011 يک DIV در رآکتور IR-40 در اراك انجام داد و مشاهده کرد که ساخت تاسيسات در جريان است و مبدلهاي حرارتي خنككننده نصب شدهاند. طبق اظهارات ايران، بهرهبرداري از رآکتور IR-40 تا پايان سال 2013 آغاز ميشود.
31ـ آژانس، از زمان بازديد خود از تاسيسات توليد آب سنگين در تاريخ 17 اوت 2011، در نامه اي مورخ 20 اکتبر 2011 به ايران خواستار دسترسي بيشتر به تاسيسات توليد آب سنگين شد. آژانس همچنان در انتظار دريافت پاسخ آن نامه است و براي نظارت بر وضعيت اين تاسيسات به تصاوير ماهواريي متکي است. بر اساس آخرين تصاوير رسيده از اين تاسيسات، به نظر ميرسد اين تاسيسات همچنان به فعاليت خود ادامه ميدهد. ايران تا امروز به آژانس اجازه دسترسي به آب سنگين ذخيره شده در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) جهت نمونهبرداري از آن را نداده است.
F. تبديل اورانيوم و ساخت سوخت
32ـ اگرچه ايران موظف به تعليق تمامي فعاليتهاي مربوط به غنيسازي و پروژههاي آب سنگين است، بر خلاف اين الزام برخي از اين فعاليتها را در UCF و کارخانه ساخت سوخت (FMP) در اصفهان مطابق تفصيل ذيل انجام ميدهد، اگرچه هر دو تاسيسات تحت پادمان آژانس هستند.
33ـ تاسيسات تبديل اورانيوم: آژانس در 18 اکتبر2011، يك DIV را در تاسيسات تبديل اورانيوم انجام داد و متوجه شد كه نصب تجهيزات فرآوري براي تبديل UF6 غني شده تا 20 درصد U-235 به U3O8 همچنان ادامه دارد. در طول DIV، ايران به آژانس اطلاع داد که آزمايشهاي اوليه اين خط تبديل که ابتدا قرار بود در 6 سپتامبر 2011 آغاز شود، به تعويق افتاده است و قرار نيست در آن از مواد هستهيي استفاده شود.
34ـ همانطور که قبلا گزارش شد، ايران در ماه ژوئيه سال 2011 به آژانس اطلاع داد که فعاليتهاي تحقيق و توسعه را در تاسيسات تبديل اورانيوم براي UF6 غني شده تا سطح 5 درصد U-235 به UO2 آغاز خواهد کرد. در طول DIV مذکور، ايران به آژانس اطلاع داد که 8/6 کيلوگرم از DU به شکل UF6 فرآوري شده است و ايران 113 گرم اورانيوم به UO2 را توليد کرده است که با مشخصات مربوط به آن تطابق دارد. بنا به اعلام ايران، اين UO2 براي توليد قرصهاي سوختي آزمايشي به مرکز توليد سوخت فرستاده شده است. ايران همچنين استفاده از UF6 تا سطح 34/3 درصد U-235 را براي توليد UO2 آغاز کرده است. ايران در طول DIV اطلاعات بيشتري را در اختيار آژانس قرار داد مبني بر اينکه اين UO2 نيز به مرکز توليد سوخت فرستاده خواهد شد تا قرصهاي سوختي توليد شود که بعدا براي انجام مطالعات آزمايشي اجرايي به رآکتور تحقيقاتي تهران فرستاده خواهد شد.
35ـ ايران در نامهاي به تاريخ 4 اکتبر 2011 به آژانس اطلاع داد که توليد UF6 خود را که مستلزم استفاده از سنگ اورانيوم فشرده (UOC) توليد شده در نيروگاه توليد اورانيوم بندرعباس بود و در اصل قرار بود در 23 اکتبر2011 مجددا آغاز شود، را به تعويق انداخته است. ايران در نامهاي مورخ 11 اکتبر 2011 به آژانس اطلاع داد که قصد دارد از تاريخ 11 نوامبر 2011 از UOC توليد شده در مرکز توليد اورانيوم بندرعباس براي توليد اورانيوم طبيعي به شکل UO2 استفاده کند. آژانس در DIV در تاريخ 18 اکتبر 2011، از اين UOC نمونه برداري کرد. در طول همان DIV، ايران به آژانس اطلاع داد که از 23 ژوئيه2011 مقدار 7/958 کيلوگرم از اورانيوم به شکل UOC را وارد اين فرايند کرده و حدود 6/185 کيلوگرم اورانيوم طبيعي به شکل UO2 توليد کرده است و بعلاوه نشان داد که مقداري از اين محصول دوباره وارد فرآينده توليد شده است. ايران در نامه اي مورخ 8 اکتبر 2011، به آژانس اطلاع داد که حدود يک کيلوگرم از اين UO2 را به محوطه تحقيق و توسعه FMP برده است تا "فعاليتهاي تحقيقاتي و توليد قرص را انجام دهد".
36ـ تاسيسات توليد سوخت: همانطور که قبلا گزارش شد، در يک DIQ براي FMP به تاريخ 31 مه 2011، ايران به آژانس اطلاع داد که يک ميله سوختي جديد از UO2 طبيعي توليد شده در FMP را براي انجام تحليل تابش و پس از تابش به TRR منتقل خواهد شد. آژانس در تاريخ 15 اکتبر 2011 يک بازرسي و يک DIV را در TRR انجام داد و تأييد کرد که ايران در تاريخ 23 اوت 2011، تابش دادن يک نمونه اوليه ميله سوختي شامل UO2 طبيعي را که در FMP توليد شده بود، آغاز کرده است. در نامهاي به تاريخ 30 اوت 2011، ايران به آژانس اطلاع داد که "فعلا" هيچ برنامهاي براي انجام هيچگونه آزمايش تخريبي روي ميله سوختي ندارد و تنها آزمايش غيرتخريبي در TRR انجام خواهد شد.
37ـ آژانس در تاريخ 22 اکتبر 2011 بازرسي و DIV را در FMP انجام داد و تاييد کرد که ايران نصب برخي تجهيزات براي توليد سوخت براي TRR را آغاز کرده است. در طول روند بازرسي، آژانس 5 ورق سوختي شامل U3O8 طبيعي را که در لابراتوار تحقيق و توسعه در FMP براي اهداف آزمايشي توليد شده است، مورد راستيآزمايي قرار داد.
G. ابعاد نظامي احتمالي:
38ـ گزارشهاي قبلي مديركل مسائل باقيمانده مرتبط با ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهيي ايران و اقداماتي را كه ايران بايد حل و فصل كند، مشخص كرده است. آژانس از سال 2002 به طور فزايندهاي نگران وجود احتمالي فعاليتهاي مرتبط هستهيي اعلام نشده با دخالت سازمانهاي نظامي مربوطه، از جمله فعاليتهاي مربوط به توليد کلاهک هستهيي براي موشک که آژانس مرتبا اطلاعات جديدي دربارهاش دريافت ميکند، است.
39ـ شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي به طور مكرر از ايران خواسته است تا براي حل همه موضوعات باقيمانده با آژانس تعامل کند تا وجود ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران منتفي دانسته شود. در قطعنامه 1929 (2010)، شوراي امنيت بار ديگر بر تعهدات ايران که بر اساس قطعنامه هاي GOV/14/2006 و GOV/82/2009 از سوي شوراي حکام ملزم به انجام آنها است و نيز همکاري کامل با آژانس درباره تمامي موضوعات باقيمانده، به ويژه آنهايي که باعث افزايش نگرانيها درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران است، تاکيد كرد و خواستار دسترسي بدون تاخير به تمامي سايتها، تجهيزات، اشخاص و اسناد مورد درخواست آژانس شد. ايران از اوت 2008 درباره اين موضوع با آژانس صحبت نکرده است.
40ـ مديرکل در سخنان آغازين خود در نشست شوراي حکام در 12 سپتامبر 2011 اعلام کرد که اميدوار است در آينده نزديک دلايل نگرانيهاي آژانس را با جزئيات بيشتري ارايه كند تا تمامي کشورهاي عضو به طور کامل مطلع شوند. در راستاي اين اظهارات، ضميمه اين گزارش تحليلي تفضيلي را از اطلاعاتي كه تا اين تاريخ در اختيار آژانس قرار گرفته است و نگرانيهايي را درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران به وجود ميآورد، ارايه ميكند.
41ـ اين تحليل به خودي خود بر مبناي رويکردي ساختاري و سازماندهيشده به تحليل اطلاعاتي ميپردازد که آژانس از آن در برآورد اجراي پادمانها در همه كشورهاي داراي توافقنامههاي پادماني استفاده ميكند. اين رويكرد از جمله شامل يافتن مواردي است كه نشاندهنده وجود يا توسعه فرايندهاي مربوط به فعاليتهاي هستهيي از جمله تسليحاتي شدن هستند.
42ـ اطلاعاتي كه مبناي تحليلها و نگرانيهاي آژانس است و در قسمت ضميمه ذكر شده از نظر آژانس در کل موثق ارزيابي ميشود. اين اطلاعات از منابع مستقل مختلفي، از جمله چند کشور عضو آژانس، تلاشهاي خود آژانس و اطلاعاتي که خود ايران فراهم كرده به دست آمده است. اين اطلاعات از لحاظ محتواي فني، افراد و سازمانهاي دخيل و چارچوبهاي زماني هماهنگي دارد.
43ـ اين اطلاعات نشان ميدهد که ايران به انجام فعاليتهاي زير كه با ساخت يك وسيله هستهيي انفجاري ارتباط دارند، اقدام کرده است:
ـ تلاشهايي گاهي موفقيتآميز، براي خريد تجهيزات و مواد هستهيي و دو منظوره توسط افراد و سازمانهاي مرتبط با دستگاههاي نظامي (ضميمه، بخشهاي C.1 و C.2)
ـ تلاشهايي درجهت ايجاد مسيرهاي اعلام نشده براي توليد مواد هستهيي (ضميمه، بخش C.3)
ـ کسب اطلاعات و مستندات مربوط به تسليحات هستهيي از طريق يک شبکه مخفي تامين هستهيي (ضميمه، بخش C.4)
ـ كار بر روي تهيه يک طرح بومي سلاح هستهيي، شامل آزمايش اجزاي سازنده (ضميمه، بخش C.5-C.12)
44ـ در حالي که برخي از فعاليتهاي مشخص شده در قسمت ضميمه کاربردهاي غير نظامي و نيز نظامي دارند، ساير فعاليتهاي مشخص شده در اين قسمت منحصرا به تسليحات هستهيي مربوط ميشوند.
45ـ اطلاعات به دست آمده حاکي از اين است که فعاليتهاي فوقالذکر قبل از سال 2033 تحت برنامهاي ساختاريافته انجام شد. همچنين شواهدي وجود دارند حاكي از اينكه فعاليتهاي مربوط به ساخت يک وسيله هستهيي انفجاري تا سال 2003 ادامه داشته و ممکن است هنوز هم ادامه داشته باشند.
H. اطلاعات طراحي
46ـ كد 1/3 اصلاحي بخش كليات ترتيبات فرعي موافقتنامه پادمان ايران تعيين ميكند كه اطلاعات طراحي تاسيسات جديد به محض اينكه تصميمگيري براي ساخت يا مجوز ساخت تاسيسات جديد، هر كدام زودتر، اتخاذ شد به آژانس ارائه شود. كد 1/3 اصلاحي همچنين الزام ميكند كه هر زمان طراحي در تعريف پروژه، طراحي مقدماتي، مراحل ساخت و راهاندازي آشكار شد اطلاعات طراحي كاملتر بايد تسليم شود. ايران تنها كشور داراي فعاليتهاي هستهيي مهم است كه آژانس در آنجا موافقتنامه جامع پادمان را اجرا ميكند، ولي اين كشور مفاد كد اصلاحي 1/3 را اجرا نميكند. آژانس هنوز منتظر دريافت اطلاعات طراحي بهروز شده براي رآكتور IR-40 و اطلاعات بيشتر طبق اظهاراتي است كه اين كشور درباره برنامه ساخت تاسيسات جديد غنيسازي اورانيوم و طراحي يك رآكتور مشابه رآكتور تحقيقاتي تهران داشته است.
47ـ چنانكه قبلا نيز گزارش شده بود، پاسخ ايران به درخواستهاي آژانس براي اينكه ايران اطلاعات بيشتري را درباره اظهاراتش درباره ساخت تاسيسات هستهيي جديد تاييد يا تهيه كند، اين است كه ايران اطلاعات لازم را در «زمان مقتضي» ارائه خواهد داد، به جاي آنچه كه بر اساس كد 1/3 ترتيبات فرعي بخش كليات موافقتنامه پادمان بدان ملزم است.
I. پروتکل الحاقي
48ـ ايران با وجود قطعنامههاي شوراي حکام و شوراي امنيت، پروتکل الحاقي آژانس را اجرا نميکند. اگر ايران همکاري لازم با آژانس را که اجراي پروتکل الحاقي نيز جزو آن است انجام ندهد (و تا وقتي که اين همکاري صورت نگيرد) آژانس نيز در موضعي نخواهد بود که بتواند در مورد نبود مواد و فعاليتهاي هستهيي پنهان در ايران، اطمينان خاطر قطعي فراهم آورد.
J.. موضوعات ديگر
49ـ آژانس در اوت 2011، يك PIV را در آزمايشگاه چند منظوره جابربن حيان انجام داد تا علاوه بر اهداف ديگري که داشت، مواد هستهيي اين آزمايشگاه را در قالب فلز اورانيوم طبيعي و ضايعات فراوردهاي مرتبط با آزمايشهاي تبديلي ايران در طي سالهاي 1995 و 2002 بررسي کند. اندازهگيري اين ماده توسط آژانس 8/19 كيلوگرم کمتر از 7/270 کيلوگرم اعلام شده اپراتور آن بود. ايران در نامهاي مورخ 2 نوامبر 2011 اطلاعات بيشتري در مورد اين مساله ارايه كرد. آژانس در حال حاضر در حال همكاري با ايران براي رفع اين اختلاف است.
50ـ همانطور که قبلا گزارش شد ايران در نامهاي مورخ 19 ژوئن 2011 به آژانس اطلاع داد که قصد دارد "براي انجام يک پروژه تحقيقاتي، بخشي از مجتمع سوخت مصرف شده (HEU) اورانيوم با غناي بالا)، عنصر کنترل سوخت (CFE) و عنصر سوخت استاندارد (SFE)) خود را از استخر سوخت مصرف شده (KMPE) به قلب رآکتور(KMPB)، منتقل کند." اين عمليات تا تاريخ 15 اکتبر 2011 هنوز انجام نشده بود.
51ـ آژانس در تاريخ 2 و 3 اکتبر 2011، از نيروگاه هستهيي بوشهر بازرسي به عمل آورد؛ در خلال اين بازرسي آژانس متوجه شد که رآکتور اين نيروگاه فعاليت ميکند. متعاقب آن ايران به آژانس گفت که رآکتور اين نيروگاه از آن زمان تاكنون به خاطر عمليات معمول حفظ و نگهداري خاموش شده است.
52ـ در حالي که آژانس به راستيآزمايي انحراف نداشتن مواد هستهيي اعلام شده در تاسيسات هستهيي و در مکانهايي خارج از اين تاسيسات که اين مواد به طور معمول در آنجا استفاده ميشوند، ادامه ميدهد، از آنجا که ايران همکاري لازم را به عمل نميآورد و از جمله پروتکل الحاقي را اجرا نميکند، آژانس قادر نيست اطمينان موثق درباره فقدان مواد و فعاليتهاي هستهيي اعلام نشده در ايران را فراهم، و جمع بندي کند که مواد هسـتهيي در ايران براي مقاصد صلحآميز است.
53ـ آژانس در رابطه با ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران، نگرانيهاي جدي دارد. بعد از ارزيابي دقيق و موشکافانه اطلاعات وسيعي که در اختيارش است، آژانس دريافت که اين اطلاعات، در مجموع معتبر هستند. اين اطلاعات حاکي از آن است که ايران فعاليتهايي را در ارتباط با توسعه ادوات انفجاري هستهيي انجام داده است. اين اطلاعات همچنين نشان ميدهد که پيش از پايان سال 2003، اين فعاليتها تحت يک برنامه تنظيم شده، انجام شده و برخي از اين فعاليتها ممکن است همچنان ادامه داشته باشند.
54ـ نظر به نگرانيهايي که در سطور فوق تشخيص داده شد، از ايران خواسته ميشود به منظور فراهم كردن توضيحات روشنگرانه نسبت به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيياش که در ضميمه گزارش مورد شناسايي قرار گرفتند، بدون تعلل و به طور محتوايي وارد گفتوگو و همکاري با آژانس شود.
55ـ آژانس مشغول کار با ايران به منظور حل و فصل ناهمخواني موجود در راستيآزمايي موجودي فيزيکي آزمايشگاه تحقيقاتي چند منظوره جابربن حيان است.
56ـ به منظور ايجاد اعتماد بينالمللي به ماهيت صرفا صلحآميز برنامه هستهيي ايران، مديرکل از ايران ميخواهد، همانگونه که در قطعنامههاي الزامآور شوراي حکام و شوراي امنيت خواسته شده، در جهت اجراي کامل موافقتنامه پادمان و ساير تعهداتش از جمله: اجراي مفاد پروتکل الحاقي، اجراي کد اصلاحي 1/3 ترتيبات فرعي موافقتنامه پادمانهايش، تعليق فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي و تعليق فعاليتهاي مرتبط با آب سنگين گام بردارد و همانطور که در بالا اشاره شد، به نگرانيهاي جدي آژانس در مورد ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيياش بپردازد.
58ـ مديرکل به گزارشدهي به طور مقتضي ادامه خواهد داد.
بخش ضميمه گزارش آمانو در خبر جداگانه ارسال ميشود. //
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 23,ژانویه,2025